اهمیت حساب موجودی مواد و کالا در یک شرکت
موجودی مواد و کالا ، بخش عمده ای از دارایی های بسیاری از واحدهای تجاری را تشکیل می دهد . بنابراین ، ارزشیابی و انعکاس موجودی مواد و کالا اثر با اهمیتی در تعیین و ارائه ی وضعیت مالی و عملکرد مالی واحد های تجاری دارد . حساب موجودی مواد و کالا براساس طبقه بندی های حسابداری جزء دارایی های جاری سازمان است و ماهیت این حساب که در ترازنامه ی شرکت گزارش می شود به صورت بدهکار خواهد بود . در خصوص اهمیت این حساب در سازمان ها می توان گفت که اگر این حساب به صورت اشتباه محاسبه و گزارش شود ، هم ترازنامه شرکت و هم صورت سود ( زیان ) را تحت تاثیر قرار می دهد .
براساس استاندارد شماره 8 حسابداری ایران ، موجودی کالا به دارایی هایی گفته می شود که :
جهت فروش در روال عادی عملیات سازمان نگهداری می شوند
به جهت تولید محصول یا ارائه ی خدمات به صورت مستقیم و غیر مستقیم در فرایند تولید استفاده می شود
ارتباط حساب موجودی مواد و کالا با بهای تمام شده کالای فروش رفته
یکی از چالش های حسابداران همواره محاسبه ی بهای تمام شده ی کالای فروش رفته می باشد، چرا که عمده ی هزینه ی واحدهای تولیدی هزینه ای است به نام بهای تمام شده ی کالای فروش رفته ، به همین علت محاسبه ی درست آن همواره از اهمیت بالایی برخوردار است چرا که در محاسبه ی سود ( زیان ) سازمان تاثیر گذار است . اگر بخواهیم یک فرمول کلی در خصوص محاسبه ی بهای تمام شده ارائه کنیم به صورت زیر خواهد بود :
موجودی کالا در ابتدای دوره **
اضافه می شود :
خرید طی دوره ( بهای تمام شده خرید ) **
کسر می شود :
موجودی کالا در پایان دوره (**)
رابطه ی بهای تمام شده با سود ( زیان ) شرکت
حاصل معادله ی فوق بهای تمام شده ی کالای فروش رفته خواهد شد . با توجه به فرمول بالا مشخص است که حساب موجودی مواد و کالا در محاسبه ی بهای تمام شده از اهمیت بالایی برخوردار است . یک تحلیل ساده در خصوص معادله ی فوق نشان می دهد که موجودی کالا در ابتدای دوره با بهای تمام شده رابطه ی مستقیم دارد ، بدین معنی که هرچه موجودی کالا ابتدای دوره بالاتر باشد ، بهای تمام شده بالاتر خواهد بود ، از طرفی هم موجودی کالای پایان دوره با بهای تمام شده رابطه ی عکس دارد ، بدین معنی که هرچه موجودی کالا در پایان دوره بیشتر باشد ، بهای تمام شده پایین تر خواهد بود . در خصوص بهای تمام شده هم گفته شد که این حساب ، یک حساب هزینه ای است لذا منجر به کاهش سود خواهد شد پس رابطه ی بهای تمام شده با سود یک رابطه ی معکوس است .
روش Lifo از نظر استاندارد های حسابداری ایران مورد قبول نیست
برای محاسبه ی موجودی کالا روش هایی پیشنهاد شده است که یکی از این روش ها روش Lifo ( اولین صادره از آخرین وارده ) است . براساس روش لایفو ، آخرین کالایی که وارد انبار شده به عنوان اولین کالا به هنگام فروش از انبار خارج می شود . پس در روش لایفو به هنگام فروش شاهد کاهش موجودی کالای پایان دوره هستیم . لذا با توجه به این که موجودی کالای پایان دوره با بهای تمام شده رابطه ی عکس دارد ، کاهش موجودی پایان دوره منجر به بالاتر رفتن بهای تمام شده و کاهش سود خواهد بود ، به همین علت از نظر استاندارد های حسابداری ایران قابل قبول نیست و استفاده نمی شود .